برای عمره مجدد به میقات حدیبیه رفتیم ، جایی که معمولا به دلیل اینکه در مسیر عمره گزاران نیست ، کمترین مراجعه را را نسبت به دیگر میقاتها دارد و همیشه خلوت است و امکانات زیادی هم ندارد .
منطقه شمیسی مکه یکی از مناطقی است که در تاریخ اسلام وقایع مهمی را به خود دیده است . در این منطقه ، محله حدیبیه واقع شده است ، همان روستای حدیبیه که صلح معروف حدیبیه در اینجا رخ داده است.
قصد نقل تاریخ حدیبیه را ندارم ولی نکته هایی در خصوص این منطقه و این واقعه بسیار مهم در تاریخ اسلام وجود دارد که به این نکته ها و برداشتهای تاریخی اشاره می کنم :
پیامبر اکرم پس از رؤیایی حاکی از ورود خودش و مسلمانان به مسجدالحرام و زیارت خانه خدا، اصحاب را برای عزیمت به مکه و ادای مراسم عمره فراخواند و چون از کینهتوزی و جنگافروزی قریش یا ممانعت آنان بیمناک بود، اعراب اطراف مدینه را نیز به همراهی در این سفر دعوت کرد.
چرا پیامبر علی رغم اختلاف با کفار مکه قصد عمره کرد و بهمراه حدود 1800 نفر عمره گزار و به قولی 1400 نفر راهی مکه شد:
1- تمایل بسیار زیاد مسلمانان به عمره گزاردن و علاقه مهاجرین به شهر و دیار خودشان
2- شایعات شیطانی یهودیان مبنی بر اینکه پیامبر : ( عمره گزاری را ببیند می کشد - پیامبر مخالف کعبه و مناسک حج است - پیامبر اهل جنگ است و با صلح سر سازگاری ندارد - پیامبر اسلام را فقط با زور سر نیزه جلو برده است ... )
3-...
این بود که پیامبر دستورثبت نام عمره را داد و حتی اعلام کرد کفار و غیر مسلمانان مدینه که تقید به عمره و رفتن به مکه دارند می توانند ثبت نام کنند.
-کاروان 1800 نفره برای عمره احرام بستند...
-پیامبر دستور داد سلاح جنگ بهمراه نداشته باشید و سلاح مسافر جایز است.
- به دلیل مخالف سران مکه پیامبر مجبور شد در منطقه حدیبیه به مدت 19 روز با لباس احرام سکنی گزیند .
- بیعت معروف رضوان در این منطقه واقع شد در زیر درخت معروف که بعدها آل کرز مسجدی در این مکان بنا کردند که بقایای این مسجد که سنگ و ساروج ساخته شده هنوز پا برجاست و جایتان خالی در مخروبه های این مسجد دو رکعت نماز اقامه نمودیم.
- برداشت آزاد از بیعت رضوان : ( تا خون در رگ ماست محمد (ص) رهبر ماست - جانم فدای پیغمبرم - پیغمبر اگر فرمان دهد جان را فدایش می کنم -...)
-بین کاروان پیامبر و کفار مکه پیک هایی رد و بدل شد.
-پیامبر تدر پی اعزام نمایندگان به سوی کفار تصمیم گرفت کسانی را بفرستد که ( 1- در جنگها شرکت نداشتند و کسی از کفار را نکشته بودند که مورد بغض کفار باشد - 2- کسی که طلب حسابی با مردم مکه نداشته باشد و اهل داد و ستد نبوده 3- کسی که سابقه اسلام مشهوری نداشته و جز اصحاب به نام نبوده است و ... ) ؛ ابتدا عمربن خطّاب را برگزید، اما عمر گفت که در مکه اقوام قدرتمندی ندارد که از او حمایت کنند و قریش از عداوت زیاد وی با آنها مطّلعاند و ممکن است او را به قتل برسانند.( یعنی عمر ترسید و امتناع کرد ) بنابراین از رفتن به مکه اجتناب ورزید و عثمانبن عفان را به پیامبر پیشنهاد کرد، زیرا عثمان از بنیامیه بود و اقوام بانفوذی در میان سران قریش داشت ( به قولی تاکنون گرد جنگ و حمایت از اسلام بر گرده عثمان ننشسته بود و در بین کفار به عنوان مسلمان دو آتیشه به حساب نمی آمد) از این بود که خودش هم با آغوش باز قبول کرد.
- لشکر 200 نفره کفار مکه قصد حمله به کاروان 1800 نفره مسلمین کرد.
- در عین حالی که این کاروان سلاح نداشت ولی خیلی ها ندای ( جنگ جنگ تا پیروزی )سر دادند ولی پیامبر اجازه جنگ نداد چرا که هدف از این حرکت معنوی سیاسی را جنگ نمی دانست و هدف والا تری داشت. کما اینکه اگر جنگی در میگرفت لشکر 1800 نفره که هیچ ، تنها یک امیر المومنین علی ابن ابی طالب برای سرکوب 200 نفر کفار کافی بود. و گروه اسلام به راحتی جنگ را می برد و مکه را با افتخار فتح می کرد ! ( به این نکته توجه کنید : موقعیت پیروزی و پیشرفت برای لشکر اسلام صد در صد فراهم بود)
-پیامبر برای دستیابی به اهدافی بالاتر و امتیازاتی بیشتر و پیشرفتهایی مطمئن تر مبسوط تر راه " نرمش قهرمانانه " را در پیش گرفت.
-نماینده و مذاکره و صلح حدیبیه حاصل این نرمش قهرمانانه بود.
-پیامبر چون به فواید این صلح آگاه بود، انعطاف زیادی نشان داد که موجب انتقاد و خشم برخی صحابه شد و حتی سخنان درشت و سؤالات طعنهآمیزی در مورد پیامبر از آنان شنیده میشد.
نمونهای از انعطاف پیامبر، قبول درخواست سهیلبن عمرو بود مبنی بر حذف «بسماللّهالرحمنالرحیم» از ابتدای صلحنامه و نوشتن «باسمکاللهم» بهجای آن، و نیز حذف عنوان رسولاللّه بعد از نام آن حضرت و نوشتن «محمدبن عبداللّه» بهجای آن.
-بندهای صلح حدیبیه را با دقت مطالعه بفرمایید:
1) ده سال میان طرفین صلح برقرار گردد تا مردم در امنیت و آرامش زندگی کنند.( بزرگترین خواسته پیامبر و مسلمانان)(قریشیان، در کمتر از دو سال، بند اول صلحنامه را نقض کردند، زیرا طبق بند پایانی، قبیله بنیخزاعه با مسلمانان و قبیله بنیبکر با قریش همپیمان شدند، اما در نبردی که در سال هشتم میان این دو قبیله رخداد، مردانی از قریش به نفع بنیبکر، افرادی از بنیخزاعه را کشتند.
این به معنای نقض صلح حدیبیه بود و با اینکه ابوسفیان شخصآ برای عذرخواهی به مدینه رفت، عذرش پذیرفته نشد و در اندک مدتی، پیامبر با سپاهی انبوه، که در زمان صلح و گسترش اسلام گردآمده بودند، عازم فتح مکه شد .)
2)مسلمانان آن سال بدون زیارت خانه خدا به مدینه بازگردند و سال بعد برای به جا آوردن عمره وارد مکه شوند، مشروط بر اینکه جز سلاح مسافر، سلاحی به همراه نداشته باشند و بیش از سه روز در مکه اقامت نکنند، قریش نیز در این مدت شهر را ترک خواهند کرد.( بزرگترین خواسته پیامبر و مسلمانان)
3)مسلمانان متعهد شدند افرادی را که از مکه به مدینه میگریزند، به مکه بازگردانند، اما طرف مقابل چنین تعهدی نسبت به فراریان مدینه نداشت.( بندی که مورد انتقاد مسلمانان تند رو بود ولی پیامبر با توجه به آینده نگری خود آن را قبول کرد واین بند مربوط به استرداد یکطرفه فراریان نیز به زودی و به درخواست قریش لغو شد. این بند اولین بندی بود که در همان ساعات اولیه انعقاد صلح به اجرا در آمده بود.
هرچند پیش از این و طبق آیه 10 سوره ممتحنه، بازگرداندن زنان مؤمنی که از مکه به مدینه میگریختند، ممنوع شده بود. )
4)سایر قبایل در همپیمانی با قریش و مسلمانان آزاد و مختار باشند. ( این بند هم به زودی توسط قریش نقض شد )
-رسول خدا در خارج از حرم خیمه زده بود، ولی در حرم نماز میگزارد. چون نوشتن صلحنامه پایان یافت و مردانی از مسلمانان و مشرکان بر آن گواهی دادند، پیامبر به همراهانش فرمان داد که به نشانه حج، شتران خود را قربانی کنند و سرهایشان را بتراشند.
- در اینجا نیز در جلوی دید کفار قریش وقایع مهمی رخ داد ، پیامبر برای تراشیدن سر مبارکشان به خیمه مراجعه کرد و مسلمان فوج فوج برای گرفتن تار موهای تراشیده پیامبر به خیمه ایشان هجوم می بردند که نزدیک بود خیمه ایشان از جا کنده شود ، همچنین در همین مکان و در برابر دیگان مشرکان مکه بود که مسلمانان نمی گذارندند قطرات آب پس از وضوی پیامبر بر زمین بریزد و خود را به آن متبرک می کردند.
این مطلب چند نکته دارد :
1- کفار قریش ابهت و عظمت پیامبر را مشاهد کردند و پی به پیشرفت و توسعه اسلام و نفوذ معنوی این مرد خدایی بردند.
2- تبرک به آب وضوی پیامبر و موی تراشیده پیامبر بزرگترین پاسخ به مخالفتهای وهابی ها به رد موضوع تبرک توسط آنهاست.
3- ...
امید است با دقت این واقعه تاریخی را مرور کنیم و اگر امروزه بحث نرمش قهرمانانه مطرح است مفهوم این تاکتیک سیاسی شجاعانه و مقتدرانه را با ذلت و کوتاه آمدن در برابر خواست های بدون فایده دشمنان اشتباه نگیریم...